از آنجا که هر اندیشه ای ثمره خاص خودش را دارد برای اینکه بتوانیم ثمره توحید طولی را ملموس تر ببینیم شایسته است این نکته را متذکر شویم:
این ایده در بین جامعه شناسان و فیلسوفان مطرح است که چگونه می توانیم جامعه را به وحدت و یکرنکی برسانیم. جامعه ای که در آن جرم و جنایت نباشد یا در حد اقل باشد.
کمونیست ها بر این عقیده اند که بهترین گزینه و بهترین راهکار گرفتن مالکیت فردی و گسترش و اشاعه مالکیت دولتی است تا همه یکسان از امکانات بهره بگیرند. بر اساس این نظریه اگر مالکیت فردی از افراد گرفته شود دیگر تنازع و تراحمی در جامعه وجود نخواهد داشت و همه به یک اندازه از امکانات موجود بهره خواهند برد.
با توجه به فروپاشی کشورهای کمونیستی بلوک شرق که این داعیه را داشتند ابتر بودن این نظریه روشن شد و مشخص شد که اگر چه توده های مردم در این کشورها از امکانات یکسان برخوردار بودند اما مسئولان آن کشورها در ناز و نعمت غرق بودند. پس این نظریه چندان کارآیی نداشته و بهترین موید بر آن فروباشی بلوک شرق است.
در نوشته های بعدی در مورد نظرات دیگر توضیح خواهیم داد
نظرات شما: نظر